امربه معروف و نهی ازمنکر


دین یعنی امربه معروف و نهی ازمنکر

امام صادق (ع)

 

همه مامسلمانان  در دین خود که اسلام نام دارد باید به وظایف خود دراصول و فروع دین عمل کنیم

امربه مروف ونهی ازمنکردو شاخه ایست که در فروع دین به کار رفته است وقبتی صحبت از امربه معروف می آید در کنارآن حرف از نهی ازمنکر می آید  و بلاعکس . در واقع اگر جمع بندی کنیم هر دو ما را به سوی خوبی و نیکی سوق میدهد .

امربه معروف: امر به کارهای نیک  و نهی ازمنکر: بازداشتن از کارهایی که ما را از یاد خدا غافل میکند

امرونهی کردن باید در شرایط لازم باشد البته اول ما باید در مورد مسئله ای که می خواهیم امر یا نهی کنیم چه قدر اطلاع داریم ( ثواب و گناه) و یا اینکه آیا ما خودمان به گفته هایمان ایمان داریم و عمل میکنیم یا نه؟

زیرا کسی که به گفته های خود یقین داشته باشد میتواند بهتر برای فرد مقابل با دلیل و برهان آن را بیان کند و ترف مقابل را قانع کند

شرایط بیان:

اولین شرط برای امرونهی کردن فردی این است که نباید تا حد امکان در جمع با او صحبت کنیم زیرا

هر کسی که باشد دوست ندارد وی را در مقابل جمعی مورد انتقاد قرار دهیم پس باید اورا به کناری بکشیم وبااو صحبت کنیم زیرا درصد قبول کردن آن بیشتر است

شرایط مختلف امرونهی کردن باافراد مختلف :

درشرایطی که ما طرف مقابل را نمی شناسیم مثلا در مواقعی که در حال گزشتن از خیابان هستنیم تنها برای عمل کردن به وظایف خود حرف خود را میزنیم  حال عمل کردن یا نکردن آن به فرد مقابل بستگی دارد  اما در مواقعی که طرف مقابل ما دوست ما ویا یکی از اعضای خانواده ما است در اینجا

ما به ایمان طرفمان نگاه کنیم مثلا یک عده هستند که به خدا وجزا و پاداش روز قیامت ایمان دارند ولی از ثواب و گناه عملی اطلاع ندارند  که ما فقط به آن طرف گوش زد میکنیم

ولی در مواقعی ممکن است که فرد مقابل ما به مسائل دینی هیچ اهمیتی نمیدهند در اینجا ما باید ابتدا

برای او خداو محبت های او را برای ما توضیح دهیم  وبعد ثواب وگناه را برای او تحلیل وتجزیه کنیم

وبعد او راامر به معروف ونهی ازکاری که کرده است میکنیم البته ممکن است که اوبرکار خود مصمم باشد وما باید باصبر وملایمت و از راه دیگر وارد شویم البته میدانیم دین اسلام دین زور نیست

یعنی طرف دیگر خود فرد است که باید به دین خود ایمان  ویقین کامل بیاورد  وما فقط در اینجا حکم

قدم اول برای فرد را داریم .

برای امربه مروف و نهی از منکر کردن مسایل زیادی داریم که من برای نمونه سه نمونه از آن را بیان میکنم .

در دین اسلام بالاترین گناه غیبت کردن است پس ابتدا با  بحث غیبت کردن شروع میکنیم .

چرا ما غیبت میکنیم ؟

شاید یک دلیل غیبت کردن همان اختلاف نظرها  و سلیقه ها باشد که باعث انتقاد کردن ما ازآن فرد باشد ,  مثلا اختلاف در پوشیدن لباس  که هریک ممکن است فکر کند که خود بهترین است و طرف مقابلش زشت ترین لباس و حتی بد رنگ ترین لباس را پوشیده و…

همین موارد باعث انتقاد از دیگری میشود و کسی که خود رابهترین به حساب می آورد شروع به اظهار نظربه دیگران میکند در اینجا همانطور که گفتیم ابتدا باید وی را به کناری بکشانیم و بعد با در مورد عواقب غیبت کردن بگوییم

ما باید صحبت هایی که میکنیم حساب شده وبا مدرک باشد تا بتوانیم فرد را قانع کنیم . بهترین مدرک همان سخنان امامان و پیامبرمان (ص) است که مارا  به خوبی راهنمایی واز عواقب کارهایمان سخن میگویند.

حال به مثال هایی برای شما می پردازم. مثلاغیبت کردن در ماه مبارک رمضان :

رسول خدا(ص)می فرماید :« کسی که در ماه مبارک رمضان وبا زبان روزه غیبت برادر مسلمان خود را بکند برروزه ای که گرفته اجر و پاداش نوشته نمی شود . »

ویا سخنی از امام صادق (ع) می فرمایند : « بزرگترین اخلاغ بد که از او بالاتر نداریم سه است. حسد.دروغ و غیبت»

حال که ما از عواقب غیبت کردن آگاه شدیم آیا حیف نیست با یک کلام تمام پاداش روزه ای که گرفته ایم را ازدست بدهیم پس باید در اعمال خود دقت کافی را داشته باشیم .

2) بد خلقی :

چرا ما گاهی بدخلقی میکنیم وباعث آزردن دیگران میشویم ؟

شاید دلیل عمده آن خستگی ویا عصبانیت از دست دیگران باشد اما جالب است که ما عصبانیت خود را برسر دیگران خالی میکنیم . ولی بعضی از افراد هستند که بدخلقی در وجودشان است اما به هر حال کسی که بدخلقی میکند واخلاقش ناپسند است معمولا دوستان زیادی ندارند

در اینجا میتوانیم به حدیثی از امام باقر(ع ) در مورد خوشرویی ودوری از بد خلقی اشاره کنیم که میفرمایند : «همانا کاملترین مردم در ایمان خوشخوی ترین آنهاست » پس چرا وقتی می توانیم براخلاق زشت خود غلبه کنیم وباغلبه کردن خود باعث افزایش ایمان خود و دوستان شویم اما باز میگذاریم اخلاق ما برما غلبه کند و همچنین یکی از بزرگان میفرمایند «بشاشت چهره و خوش رویی  دوستان را زیا کرده و به خدا نزدیک  و صورت درهم و بد خلقی دشمنان را زیاد نموده واز خدا دور میسازد»

3 )بخل :

چرا افراد بخیل میشوند ؟

شاید افرادی را دیده باشید که با زیادی مال اما از افراد دیگر بیشتر بخل میکنند و به قول معروف خسیس هستند زیرا وقتی انسان یک چیزی رادوست دارد وآن را به دست می آورد در بیشتر بدست آوردن آن تلاش میکنند و حاضر نیستند که حتی کمی از آن را به کسی بدهند. این افراد نه خودشان سودی میبرند و نه اطرافیانش . زیرا همیشه در فکر جمع آوری آن هستند .

به نقل ازقول پیامبر (ص) که میفرمایند :«بخیل دور است از خدا  دور است از مردم و دور است از بهشت و نزدیک است به آتش جهنم » با کمی تفکرمی فهمیم  که چرا پیامبر(ص) این سخن را میفرمایند زیرا کسی که بخیل است نه برای رظایت خدا صدقه وخیراتی میدهد ونه برای یاری و رفع نیازبه  مردم کمک میکنند و در این حالت نه خدا از آنها راضی ونه  مردم راضی هستند واز آنها دور است وبه آتش نزدیک هستند .

 

( امر به معروف)

1) صله رحم :

چرا بعضی افراد با اقوام خود قطع رابطه میکنند ؟

شاید دلیل آن هم اختلاف نظرها باشد اما چه بسا افرادی که با برادران خود و خواهران خود قطع رابطه میکنند  ولی از عاقبت خود بی خبرند حدیثی از امام حسن (ع) در این باره قول شده  این است:

«هرک ر گاه یکی از شما برادر دینی خود را ملاقت نمود موضع نور سجده گاه را از جنبش ببوسد »

ویا به نقل از امام صادق (ع) : «صله رحم حساب روز قیامت راآسان میکند.» ویا به قول یکی از بزرگان دین که میفرمایند :«  صله رحم عمر را طولانی میکند .»

2)ترک غیبت :

رسول خدا (ص) میفرماید :« ترک غیبت نزد خدا وند متعال از ده هزار رکعت نماز بهتر و دلپذیر تر است .»

3) امر به معروف کردن و نهی از منکر کردن :

انسان با امر ونهی کردن افراد خود ثوابی میبرد  زیرا کسی که فردی را به کار نیک دعوت کند مانند این است که خود فرد امر کننده آن کا ر را انجام دهد و همچنین از ثواب آن کار به آن فرد هم میرسد

« جهاد چهار قسم است : 1ـ امر به معروف . 2ـ نهی از منکر .3ـ راستی در موقع صبر .4ـ تنفر از فاسق. »

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *