مقدمه :
در زمانی که روان شناسان به اهمیت دوران نخستین کودکی از نظر رشد پی می بردند . علمای تعلیم و تربیت به یقین دریافتند که اثرات منفی آموزش تحمیلی بسته و یکنواخت در مدارس در حدی است که استعدادها و قدرتها را از بین می برد . نقش مدرسه به هیچچ وجه این نیست که نوارهای ضبط صوت تولید کند . بلکه بزرگترین وظیفه آن پرورش و توسعه قدرت تفکر و خلاقیت و تواناییهای و مهارتها یادگیری در انسان است .
کدک آنچه را بدان رغبت و شوق فهیمدن دارد و واقعاً یاد می گیرد . و جزء وجودی خود می کند . تنها این آموخته ها در رشد ذهنی و عاطفی و پرورش او موثر هستند . کودک آنچه را عمل و فعالیت شخصی می آموزد و درک می کند و یاد می گیرد و جز وجودی خود می کند . تنها این آموخته ها در رشد ذهنی و پرورش او موثر هستند . آموزش هرگز یک جنبه ندارد ،بلکه همواره جنبه عقلانی ، عاطفی ، اجتماعی و جسمی تواماً عمل می کنند . هر قدر محیط و نمای کودک متعادلتر ، آگاهانه تر ، غنی و در جهت شکوفایی کامل او باشد . هوش کودک بیشتر و خلق و خوی او متعادلتر است بحرانهای کودک در مراحل مختلف رشد خفیف ترند .
1- عنوان نام پروژه: پروژه كارآفريني
2- محل اجرايي پروژه كارآموزي:
مهد كودك و پيش دبستاني ترنم
در تاريخ 3/7 وارد مهد كودك ترنم شدم بعد از معرفي خودم به مدير مهد وارد كلاس آمادگي (1) شدم و شروع به كار كردن كه كارها شامل اين موارد مي شد.
چون بچه ها در روزهاي اول كتاب كار نداشتند خميربازي مي كردند، بچه ها را به همراه مربي به حياط مي بردم و با هم شعر مي خوانديم و بازي مي كرديم.
روز بعد مربي آمادگي (2) حضور نداشت و من به اين كلاس رفتم و با بچه ها بازي يخ شو، آب شو را بازي كرديم و خيلي خوششان آمد. براي آنها كتاب قصة شنگول و منگول را همراه با تقليد صدا خواندم و از جمله كارهايي را كه كردم دادن كتاب رنگ آميزي و شيوه رنگ آميزي را به آنها آموزش دادم.
براي عيد سعيد فطر به همراه مربي كاردستي درست كردم. دادن دفتر كار (شطرنجي) به بچه ها كه از قبل شكل فصل پائيز را كشيده بوديم بچه ها انگشتانشان را به گواش آغشته كردند و به جاي هر برگ انگشت شان را فشار دادند. با هم به صورت گروهي و فردي در مورد فصل پائيز شعر كار كرديم.
با بچه ها براي ديدن به سالن تلويزيون مي رفتيم با توجه به ميل بچه ها با هم به حياط رفتيم و بازي گرگم به هوا را بازي كرديم. نقاشي كردن لباس هاي پائيزي و آموزش علامت استاندارد. تدريس در مورد كوچه، خيابان انجام شد كه من در مورد اينكه چگونه از خيابان گذر كنند، يا خيابان چه جور جايي است. در مورد چراغ راهنمايي توضيح دادم و اينكه چه موقع رنگها تغيير كرد از خيابان گذر كنيم و اينكه بايد به پليسي كه در خيابان هست احترام بگذاريم.
تدريس بعدي در مورد خانه و خانواده بود كه توضيحاتي داده شد كه شامل اين توضيحات مي باشد. وقتي از مهد تعطيل مي شويد چه كسي دنبال شما مي آيد و به كجا مي رويد و آن جا چه جور جايي است و چه كساني در آنجا زندگي مي كنند. بايد به مادر و پدر احترام بگذاريد و در انجام دادن كارها هم به آنها كمك كنيد.
چون قرار بود در تاريخ 30/7 بچه ها را براي بازديد از شهرك ترافيك ببريم كه در مورد چراغ راهنما و پليس كه قبلاً در كلاس توضيح داده شد سوالاتي از آنها پرسيديم و با توجه به هماهنگي قبلي شعر آقا پليس را با هم خوانديم.
تدريس در مورد واحد كار بهداشت، انجام شد كه در آن نحوه مسواك زدن را آموزش دادم و اينكه چند نوبت در روز بايد مسواك بزنند. از مسواك ديگران استفاده نكنند و وسايل شخصي خودشان را نه به كسي بدهند و نه از كسي بگيرند [ليوان- شانه- حوله]. براي تقويت انگشتان و هماهنگي بين چشم ها و دستان كار با سوزن را به بچه ها داديم به اين صورت كه شكل يكي از ميوه هاي فصل پائيز را كشيديم و بچه ها با توجه به آن شكل سوزن را درست در محل نقطه چين قرار مي دادند و شكل سیب را جدا مي كردند.
چون قرار بود براي بازديد به مهد ما بيايند در مورد فصل پائيز صحبت هايي كرديم و با استفاده از انگشتان شعري در مورد فصل پائيز خواندند. (آموزش با استفاده از انگشتان)
با استفاده از گواش و قلم مو پرچم ايران را رنگ زدند. تدريس در مورد واحد كار سنگها ارائه شد اينكه سنگها از چه و از كجا مي آيند. چه رنگ هايي هستند. شكل آنها فرق مي كند، رنگ آنها يكي نيست.بعضي ها زبر، بعضي ها صاف هستند.
واحد كار آب تدريس شد اينكه آب چه رنگي است، چه مزه اي دارد، چه طور بوجود مي آيد، بو دارد.
آموزش اعداد رياضي [5و4و3و2و1] براي عدد يك بچه ها شكلي را كه در دفتر شطرنجي كشيده بوديم با توجه به عدد يك رنگ آميزي كردند.
عدد 2 كه بچه ها خود عدد را با مداد شمعي رنگ آميزي كردند و گيلاس را با تراشه هاي مداد چسباندن و تا عدد 5 به همين صورت در دفتر آنها شكل هايي شد و آنها با توجه به آن عدد رنگ آميزي مي كردند. براي تقويت تمركز حواس و سرعت عمل كودك صندلي بازي انجام شد.
مفهوم علوم تجربي كاشتن يك گياه كه چگونه شرايطي بايد داشته باشد مثلاً براي كاشتن يك لوبيا چه مراحلي را بايد طي كنند. بايد خاك مناسب بدون سنگ باشد. زيرا اگر سنگ داشته باشد ريشه ي گياه نمي تواند رشد كند در اين صورت گياه خوبي نداريم. نور خورشيد و آب به اندازه كافي داشته باشد.
در مورد مفهوم كوچكتر و بزرگتر كه در كتاب رياضي بچه ها بود توضيحاتي داده شد و رنگ آميزي انجام شد.
در مورد حيوانات اهلي و وحشي توضيح داده شد كه چرا اهلي و چرا وحشي ناميده مي شوند، در كجا زندگي مي كنند و غذاي آنها چيست، بدن آنها از چه پوشيده شده است، و در آخر از بچه ها خواستيم كه در كتاب آن ها با توجه به هر حيواني كه مي بينند به غذاي آنها وصل كنند.
براي تقويت هوش از آنها خواسته شد كه خرگوش را به غذاي خودش را كه در نقطه ي ديگر بود برسانند. نقاشي آزاد كشيدند كه اكثر اين بچه ها شكل پدر را نمي كشيدند. آهنگي نواخته شد، از بچه ها خواستم كه چشم ها را ببندند و فكر كنند بعد از اتمام آهنگ چشم ها را باز كنند و فكر خود را بيان كنند.
شعري به مناسبت شب يلدا خوانده شد و در مورد شب يلدا توضيحاتي داده شد. چونكه فصل پائيز تمام شد و كتاب كار نداشتند با بچه ها خميربازي كرديم و قصه ي تبر طلايي را براي آنها خواندم.
زمان اجراي كار: 3/7/86
زمان پايان كار: 4/10/86
مشخصات كلي كار:
این کار در حیطه تعلیم و تربیت است برای کودکان سن پیش دبستانی و جنبه خدماتی دارد . برای آ.پ واقعی به وجود آوردن یک محیط فعالیت و تجربه غنی و متعادل و سازمان دادن زندگی کودکان در آن مسئله اساسی است . ارتباط محیط آموزشی با محیط طبیعی زندگی خانواده ها و مردم از جدا شدن آموزش از زندگی جلوگیری می کند و در نتیجه مطلوب است . کودکان می توانند به عنوان عوامل فعال در محیط اجتماعی خود نقش موثر داشته باشد . دیو اری بین سنین مختلف نیست . دیواری بین مدرسه و اجتماع نیست حتی در سنین اولیه کودکی دیواری بین تحصیل و کار نیست .
درصد پيشرفت:
چون مربي ها تازه كار بودند من چيزي از آنها ياد نگرفتم.
نتيجه گيري:
با روحيات بچه ها بيشتر آشنا شدم و توانستم از معلوماتي كه طي اين 2 سال از اساتيد محترم ياد گرفتم را به كودكان انتقال دهم. اينكه بايد همه ي كودكان را به يك چشم نگاه كرد. بايد نگاه عادلانه اي داشته باشيم و طرز برخورد با كودكان را ياد گرفتم.
مشكلات كارآموزي:
فضاي زيادي براي بازي بچه ها وجود نداشت. در محوطه ي آموزشي 17 بچه ها و 1 مربي، 1 كارورز وجود داشت كه جا بسيار تنگ بود.
از امكانات آموزشي و وسايل كمك آموزشي مجهزي برخوردار نبودند و مربيان وقت زيادي صرف كودكان نمي كردند.
ميزان مفيد بودن دوره كارآموزي:
نحوه برخورد با كودكان را ياد گرفتم و با روحيات بچه ها آشنا شدم و توانستم چيزهايي كه ياد گرفتم را اينجا پياده كنم و تجربه بسيار خوبي بود.
نظرات و پيشنهادات مربوط به دوره كارآموزي:
كارآموزان را به جاهايي بفرستيد كه بتوانند چيزهايي از آنها ياد بگيرند و نه اينكه چيزهايي به آنها ياد بدهند و از دانش و اندوخته هاي آنها و از تجربياتي كه دارند استفاده ي لازم را ببرند.
با تشكر از استاد ارجمند جناب آقاي لطيفي كه در طي
دوره ي كارآموزي از من حمايت كردند و تجربيات خود را در اختيار ما قرار دادند.