مقاله ایمنی و بهداشت کار در سازمانها


مقاله ایمنی و بهداشت کار در سازمانها

ایمنی و بهداشت کار با شرایط فیزیو لوژیکی واجتماعی – روانی نیروی کار که ازمحیط کار نتیجه میدهد ارتباط دارد. اگر سازمان تدابیر امنیتی و بهداشتی درستی اتخاذ کند،  افراد کمتری دچار صدمات جسمی یا اجتماعی – روانی خواهند شد. بیماریهای متداول جسمی ناشی از کار شامل نارساییهای قلبی،  انواع سرطان،  و از دست دادن اندامها یا حتی زندگی است. سایر بیماریهای ناشی از کار عبارتند از بیماری خونی،  انواع بیماریهای ریوی،  بروز اختلال در مرکز دستگاه عصبی. شرایط اجتماعی – روانی خطرناک و علل اصلی کیفیت نازل زندگی شغلی عبارتند از فشار عصبی،  نارضایتی،  بی عاطفگی،  انزوا طلبی، ضعف بینایی،  فراموشکاری،  بی اعتمادی به دیگران،  بی دقتی،  زود رنجی،  دل شوره،  و پرداختن به مسائل بی اهمیت‏.

هدفها و اهمیت بهبود ایمنی و بهداشت کار

خسارتهای مالی و جانی گزافی که نارسایی ایمنی و بهداشت ایمنی و بهداشت کار سرچشمه می گیرد به تنهایی دلیل بسنده ای است برای توجیه برنامه های بهسازی محیط کار. هدفهای بهسازی وضع ایمنی و بهداشت کار در درجه نخست متوجه حمایت و حفظ کارکنان و در پی آن کاهش هزینه هاست. ‏

هزینه ها: بر اثر فشار عصبی از کار و کیفیت نازل زندگی شغلی هزینه های گزافی پدید می آید. از مشکلات دیگرس که سنجش کمّی آن در مقایسه با فشار عصبی و کیفیت نازل زندگی شغلی دشوارتر است،  شاید احساس بی معنا بودن کار و عدم دلبستگی به آن و نیز احساس بی اهمیت بودن در کارگران باشد. ‏

‏ برای تخفیف این دو مجموعه شزایط زیانبار در سازمان،  باید سرچشمه آن را آماج حمله قرار دا د. همواره دو نوع محیط خطر آفرین وجود دارد که عبارت است از”محیط فیزیکی کار” و “محیط اجتماعی – روانی کار”. زیانهایی که هر یک پدید میآورد به عدم اثر بخشی سازمانی به شکل غیبت، جابجایی، ادعای خسارت و هزینه های درمان منجر می شود. باید در نظر داشت که این دو محیط در تمام کارکنان یکسان تأثیر نمی گذارد. از این رو،  شرایط فیزیولوژیکی واجتماعی – روانی و منشأ آنها و پیامدهایشان الگوی ایمنی و بهداشت حرفه ای را در سازمان به وجود می آورد. ‏

مزایا: اگر سازمانها بتواند از شدت سوانح،  بیماریها و فشارعصبی در محل کار بکاهند و کیفیت زندگی شغلی کارکنان را افزایش دهند،  نتایج زیر بدست می آید: ‏

– بهره وری بیشتر به دلیل کمتر هدر رفتن ساعتهای کار روزانه

– کارآیی بیشتر افراد به دلیل درگیری بیشتر آنها در کار

– کاهش هزینه های بیمه و درمان ‏

– کاهش هزینه های ادعای خسارت

‏- انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتر نیروی کار به دلیل افزایش مشارکت و احساس مالکیت گزینشها و استخدامهای بهتر به دلیل افزایش جذابیت سازمان به عنوان یک محل کار سالم کاهش مرگ و میر

از آنجا که هزینه های ایمنی و بهداشت نا کافی و نارسا بسیار سنگین است، جای شگفتی نیست که اکنون سازمانها به بهسازی محیتهای کار بسیار توجه می کنند. ‏

رابطه ایمنی و بهداشت کار با سایر وظایف مدیران: ‏

فعالیتهای ایمنی و بهداشت روابط گسترده با سایر اقدامهایی دارند که بطور معمول در واحد مدیریت انجام می گیرد. ‏

جذب و گزینش:

اگر سازمان بتواند محیطی ایمن،  بهداشتی و راحت برای کار فراهم آورد،  ممکن است بر کامیابی در جذب و نگهداری نیروی کار واجد شرایط و مولد بیفزاید. سازمانی که به محلی نا امن شهرت یافته است افراد واجد شرایط را دشوار خواهد یافت. ‏

برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی:

کیفیت نازل زندگی شغلی با انواع شرایط اجتماعی روانی پیوند دارد،  در نتیجه برنامه های بهسازی کیفیت زندگی شغلی با ایمنی و بهداشت ارتباط می یابد. کیفیت زندگی شغلی اغلب بر تصور افراد از خط مشیها و ساختارهای سازمانی مبتنی است. امروزه بسیاری از مؤسسات به پژوهشهایی برای سنجش این برداشتها دست زده اند. در این شیوه های غیر رسمی نیز به کار گرفته می شود تا روابط بهبود یابد. افزون بر این،  هیئتهای ایمنی کار و گروهها کیفیت کار نیز در تدوین استراتژیهایی برای بهبود محیط کار مفید هستند. ‏

آموزش:

امروزه آموزش ایمنی و بهداشت شغلی بخش جدایی نا پذیری از وظایف مدیریت منابع انسانی است. به دلیل وجود شبکه پیچیده قوانین و مقررات ایمنی و بهداشت برای پیروی از این قوانین و مقررات،  مؤسسات همواره برای کارکنان خود دوره های آموزشی تشکیل می دهند. بسیاری از مؤسسات تمرینها و آموزشهای ایمنی را با هدف افزایش آگاهی نسبت به ویژگیهای آن برگزار می کنند. در برخی سازمانها نیز کارگاههای تنش زدایی،  دایر می کنند تا با آموزشهای عملی به افراد کمک کنند تا بهتر با جنبه های اجتماعی روانی محیط کار سازگاری یابند. ‏

خطرهای ناشی از کار

جنبه های فیزیکی و اجتماعی – روانی محیط کار هر دو بر ایمنی و بهداشت اثر می گذارد. هر یک از آنها خطرهای خاص خود را دارد؛ جنبه فیزیکی سیبب بیماریها و سوانح و جنبه اجتماعی – روانی سبب کیفیت نا مطلوب زندگی شغلی و فشار روانی می شود. به طور معمول،  فقط محیط فیزیکی کانون توجه اکثر مؤسسات و قوانین ایمنی و بهداشت بوده است. اما اکنون سازمانها تأثیر خطرهای اجتماعی – روانی کار را بر سلامتی و بهداشت به طور روز افزونی می پذیرند. ‏

در نتیجه،  تلاش برای افزایش اینمی و بهداشت کار باید در بر گیرنده استراتژیهایی برای حذف خطرها از هر دو محیط باشد. بنابراین، ارائه استراتژیهای اثربخش با درک درستی از عواملی که بر ایمنی و بهداشت سازمانها اثر می گذارد آغاز می شود. ‏

عوامل مؤثر بر سوانح شغلی:

کیفیت سازمان:

میزان سوانح بر حسب نوع صنایع متفاوت است. برای مثال در صنایع ساختمانی و تولیدی نسبت به مؤسسات خدماتی، بازرگانی سوانح بیشتری روی می دهد. در سازمانهای بزرگ و کوچک نیز نسبت به سازمانهای متوسط سوانح کمتری رخ می دهد. علت این امر شاید وجود سرپرستانی باشد که در سازمانهای کوچک بهتر می توانند مشکلات ایمنی را کشف کنند و از بروز آن جلوگیری کنند. همین طور سازمانهای بزرگ که نسبت به سازمانهای متوسط منابع بیشتری دارند می توانند افراد متخصصی را استخدام کنند که تمام تلاش و وقت خود را برای جلوگیری از سوانح و بهبود ایمنی صرف می کنند. ‏

برنامه های ایمنی:

سازمانها از نظر میزان توجه به فنون،  برنامه ها و فعالیتهای مربوط به افزایش ایمنی و جلوگیری از سوانح با هم فرق دارند. اثربخشی این فنون و برنامه ها بر حسب نوع صنعت و اندازه سازمانها نیز متفاوت است. ‏

کارگر نا امن:

گرچه عوامل سازمانی نقش مهمی در ایمنی کار ایفا می کنند، اما خود فرد نیز می تواند عامل سانحه باشد. سوانح به رفتار فرد، میزان خطر در محیط و تصادف بستگی دارد. در برخی کارکنان اساسا” نوعی سانحه پذیری وجود دارد. ‏

کارکنانی که تحریک پذیری پایینی دارند با سوانح بیشتری مواجه می شوند تا کارکنانی که تحریک پذیریشان بالاست و کارکنانی که سوانح کمتری داشته اند نسبت به آنهایی که حوادث بیشتری داشته اند خوش بین تر،  ساده دل تر و دلسوزتر بوده اند. ‏

کارکنانی که تحت فشارهای روحیند و نیز آنها که جوان تر هستند بیشتر دچار سانحه می شوند. کسانی که قدرت تشخیص بصری بیشتر دارند کمتر درمعرض سانحه قرار می گیرند.

اجرای استراتژیهای ایمنی و بهداشت کار

برای بالا بردن بهداشت کار نیروی کار یک سازمان، نخست باید خاستگاه عوامل ایانبار شناسایی شود و سپس استراتژیهایی برای بهسازی آنها تدوین شود. کامیابی در این استراتژیها را باید با مقایسه درصدهای ایمنی و بهداشت در پیش و پس از اجرای هر یک تعیین کرد. تنها از این طریق است که سازمانها می توانند از اثر بخشی آنچه انجام می دهند آگاهی یابند. ‏

استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط فیزیکی کار

برخورداری و بهره گیری از سوابق هم در مورد سوانح و هم در زمینه بیماریهای محیط فیزیکی کار اقدامی است متداول. این سوابق را می توان برای تعیین وضعیت مؤسسه از لحاظ تعداد سوانح و بیماریها به کار گرفت و آن را مبنایی قرارداد برای مقایسه و ارزیابی سایر استراتژیهای بهسازی محیط کار. فرایند گردآوری چنین آمار و ارقامی ما را از مشکلات ایمنی و بهداشت آگاه می کند. بنابراین،  می توان آن را به عنوان راهبردی برای بهسازی محیط کار و همچنین راهی برای تعیین اثربخشی سایر استراتژیها در نظر گرفت. ‏

‏ استراتژیهای بهسازی ایمنی و بهداشت در محیط اجتماعی – روانی کار‏

فنون بسیاری وجود دارند که برای بهسازی محیط اجتماعی – روانی کار مورد استفاده قرار می گیرند. فنون بهسازی کیفیت زندگی کاری شامل مدیریت بر شغل،  طرحریزی شغل،  گروههای پرورش کیفیت و بازسازی سازمانی است. ‏

فنون مدیریت بر استرس (فشار عصبی)‏

برنامه های مدیریت بر استرس(فشار عصبی) به دو دسته تقسیم می شود: ‏

برنامه های مدیریت فشار عصبی سازمانی

برنامه های مدیریت فشار عصبی فردی ‏

برنامه های مدیریت بر فشار عصبی سازمانی:

برای کاهش فشار عصبی شیوه هایی وجود دارد که سازمانها باید آن را به کار برند؛ از جمله ارجاع تدریجی وظایف و افزون یک و یا دو وظیفه پس از هر دوره آموزشی، تشکیل گروههای کار،  ارائه خط مشیهای جدید و روشن در مورد کارهایی که دچار ابهامند، و ارائه برنامه های مشاوره برای کارکنان که دچار فشار عصبی هستند. ‏

برنامه های مدیریت بر فشار عصبی فردی:

برنامه های فردی که برای برخورد با فشار عصبی فردی میتوان به کار گرفت عبارتند از: (۱) رژیم غذایی مناسب (۲) ورزش مرتب (۳) هدایت بهداشت جسمی (۴) تشکیل گروههای اجتماعی مفید. ‏

ارزیابی فعالیتهای ایمنی و بهداشت کار ‏

اثر بخشی فعالیتهایی که در زمینه ایمنی و بهداشت در سازمانها انجام می گیرد بر پایه اطلاعات و سوابق قابل ارزیابی است. ‏

استراتژیهای محیط فیزیکی کار:

اثر بخشی این استراتژیها اغلب بر مبنای اثرهای آنها برغیبت و جابجایی کارکنان،  هزینه های درمانی و میزان جبران صدمات،  بهره وری کارآیی (کیفی و کمی ) اندازه گیری می شود. این نتایج و اثرها را می توان در تغییر میزان سوانح یا بروز بیماریهای خاص مشاهده کرد. سرانجام،  اثز بخشی نسبی استراتژیها را می توان با تعیین هزینه های برنامه و منافع نسبی آن سنجید. ‏

استراتژیهای محیط اجتماعی – روانی کار:

اثر بخشی این دسته از استراتژیها با ارزیابی جنبه های روانی بهداشت و ایمنی و میزان رضایت شغلی یا بیزاری از آن اندازه گیری می شود. افزون بر این،  همان ارزیابیهایی که مورد استراتژیهای محیط فیزیکی بیان شد،  در اینجا نیز کاربرد دارد. در حقیقت کار درست آن است که اثربخشی استراتژیهای مدیریت بر استرس در برابر جنبه های جسمی و فیزیکی اندازه گیری شود. ‏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *