تاثیرات فرهنگی در شکل گیری فضاهای معماری


بی شک فرهنگ همچون سایر عناصر یکی از مولفه های موثر بر معماری است. اما اگر بگوییم فرهنگ موثرترین عامل شکل گیری معماری و سبک های معماری است بیراه نگفته ایم. چرا که اگر عامل فرهنگ وجود نداشت مثلا کلیه خانه های جهان یک شکل بودند یا دیگر نیازی به هیچ معمار یا شخصی برای طراحی وجود نداشت. در حقیقت آنچه هویت یک مکان یا یک فضای معماری را تشکیل می دهد تا حد زیادی تابع فرهنگ آن منطقه است، حسی که در اثر حضور در یک محیط می تواند به ناظر منتقل شود بسته به نوع فرهنگ بسیار می تواند متفاوت باشد.

به طور مثال فرض کنید در خانه شیشه ای از آثار معمار معروف “میس وندروهه” در حال قدم زدن هستید، تمام فضاها به رنگ سفید، خاکستری و مشکی، تمامی دیوارها حتی جداره خارجی حمام از جنس شیشه یکدست و بلند بدون هیچ بخش صلبی طراحی شده اند و همه چیز از مبلمان تا شیرآلات و سقف بدون هیچ تزئیناتی هستند. از ورودی که وارد بنا می شوید بدون هیچ سلسله مراتبی و کاملا مستقیم و شفاف فضای خانه را درک می کنید.

حال فرض کنید در خانه طباطبایی های کاشان در حال قدم زدن هستید، ورودی با جلوخان تعریف شده است و دو سکو به عنوان پیرنشین فضایی برای تعامل اجتماعی اهل منزل با مردم محله بدون لطمه خوردن به حریم منزلشان تعریف شده است. سقف سردر ورودی و جداره های کناری با ترکیب آجر و کاشی به طرز هنرمندانه ای تلفیق شده است. پنجره ای در جداره خارجی بنا رو به کوچه یا خیابان نمی بینید، پس از ورودی وارد فضای هشتی می شوید که دالان طویل و بلندی روبروی آن است، این هشتی هم سکوهایی برای نشستن دارد اما برای آن دسته از آشنایان طراحی شده است که بیشتر از مردم کوچه و محله با اهل منزل آشنایی دارند. از این هشتی هر قدر هم که تلاش کنید نمی توانید داخل حیاط را ببینید، چون به واسطه دالان و شکستگی آن دید به حیاط که حریم اهل منزل است مسدود شده است. پس از آن وارد حیاطی محصور شده با ارسی های چوبی و شیشه های رنگی، حوض آب و سبزینگی می شوید. در داخل بناهم بین اتاق ها سلسله مراتب می بینید و برای زندگی در تابستان و زمستان اتاق های مجزا می بینید. در حقیقت به واسطه فرهنگ درونگرای ایرانی از چندین مرحله گذر می کنید تا به قلب منزل و حریم آن برسید. چیزی که متاثر از فرهنگ و هویت ایرانی است.

اما آن چه در معماری مدرن دیده می شود و متاثر از فرهنگ مردم آن بوم است شفافیت و سادگی در سلسله مراتب و عملکرد فضاهاست و حریم منزل در فرهنگ آن ها تعریف مخصوصی ندارد. چنانکه “ادوارد تی هال” در رابطه با مقوله فرهنگ و معماری اینگونه مقایسه می کند:

از نظر انگلیسی ها خانه من قلعه ی من است، آن ها هرکسی را به خانه خود راه نمی دهند، اعراب ولی درب خانه شان به روی همه باز است، آن ها از دیدن مهمان حتی اگر ناخوانده باشد خوشحال می شوند، از نظر ایرانیان مهمان اگر آشنای قبلی خانواده باشد، ورودش به حریم خانه آزاد است اما باز فضاهایی هست که نمی تواند به آن وارد شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *