میراث فرهنگی( Cultural Heritage)


میراث فرهنگی( Cultural Heritage)
میراث در لغت به معنی آن چیزی است که به ارث رسیده است. این واژه مفهوم انتقال از گذشته به آینده را می­رساند در واقع، به میراث بایستی به عنوان ماترکی نگاه کرد که از نیاکان دریافت کرده و به نسل­های آینده انتقال می­یابد. تعابیر و تعاریف مختلفی که از میراث فرهنگی در قوانین و آیین نامه­ های دولتی وجود دارد عبارتند از: آثار تاریخی، اشیاء عتیقه، آثار عتیقه، عتیقات (منقول و غیر منقول)، آثار صنعتی و ابنیه و اماکن، بنا و اشیاء عتیقه، آثار و تپه­ های باستانی، بناهای تاریخی، آثار فرهنگی اصیل و معتبر، اشیاء عتیقه ایرانی، اشیاء عتیقه خارجی، آثار هنری، اثر فرهنگی، آثار فرهنگی اصیل، محوطه های تاریخی، ثروت های ملی.[1] در ماده 1 قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی کشور مصوب 1367ه.ش، میراث فرهنگی چنین تعریف شده است: «میراث فرهنگی شامل آثار باقی‌مانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در طول تاریخ می‌باشد و با شناسایی آن زمینه شناخت هویت و خطِ حرکتِ فرهنگی او میسر می‌گردد و از این طریق زمینه‌های عبرت برای انسان فراهم می‌آید». بنابراین هر بنا، محوطه، سنگ­ نوشته، مجموعه بناها، بافت­های تاریخی و به طور کلی هر شئ مادی (ملموس) یا موضوع و پدیده غیر مادی (غیر ملموس) که بیانگر بخشی از حیات اجتماعی- فرهنگی بشر در طول تاریخ در سرزمین ایران است یا هر نمادی که هنر، خلاقیت­ها، سیر تکوینِ تحولات تاریخی حیات فرهنگی- اجتماعی انسان در ادوار تاریخ را بیان می­نماید؛ می­تواند «اثر» نامیده شده و بخشی از میراث فرهنگی کشور تلقی شود.[2] هر چند در سال 1307ه.ش قانون مدنی تدوین شد و میراث فرهنگی به مفهوم امروزی آن مورد توجه نبوده است اما قانون مدنی راجع به مصادیقی از آن احکامی را وضع کرده که از اولین قوانین ناظر به موضوع محسوب می­شود. قانون مدنی نخستین بار در کشور از عبارت ( آثار تاریخی) استفاده کرده و در فصل سوم احکامی را در خصوص مورد وضع کرده است. همچنین مواد 173 الی 178 از قانون مدنی به دفینه (کشف اموال فرهنگی– تاریخی) اختصاص یافته است.

میراث فرهنگی معنوی
از دهه هفتاد میلادی (1973.م) حفاظت از میراث فولکلور مورد توجه کشورهای عضو یونسکو قرار گرفت. همچنین در 1967.م حراست از آثار ادبی و هنری از طریق قوانین حقوق مالکیت معنوی از طرف یونسکو مطرح شده بود. مصادیق میراث فرهنگی معنوی عبارتند از زبان، دانش سنتی، اساطیر، فولکلور و مناظر فرهنگی.[3]

حقوق فرهنگی:(Cultural Law)
بند 1 ماده 27 اعلامیه جهانی حقوق بشر، مقرر می‌کند: «هر کس حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع، شرکت کند، از فنون و هنرهایی متمتع گردد و در پیشرفت علمی و فواید آن سهیم باشد. در توضیح این ماده اعلامیه، بیان شده است: حقوق فرهنگی، از جمله حق دست‌یابی هر کس به فرهنگ خاص خود، و نیز به میراث فرهنگی دیگران را شامل می‌شود».[4] چنانچه ملاحظه می‌شود عبارت فوق تعریفی از اصطلاح مورد بحث ارایه نکرده، بلکه صرفاً مصادیقی از آن را نام برده است. فرهنگ به معنای عام بخش بسیار وسیعی از فعالیت‌های توده مردم، شامل باورها، اعتقادات، آداب و سنن و ادبیات است؛ ولی در اصطلاح «حقوق فرهنگی»، مفهوم خاص فرهنگ مورد نظر است که شاخص مهم آن،فعالیت‌هایی است که به تولید کالای مادی فرهنگی منتهی می‌شود.
مرکز پژوهش‌های مجلس تعاریف ارائه شده از میراث فرهنگی در قوانین ایران را نه تنها دارای جامعیت لازم نمی­داند، بلکه در برخی موارد چنان دامنه شمول وسیعی دارند که جامع و مانع بودن یک تعریف حقوقی شامل آن‌ها نمی‌شود از سوی دیگر واگذاری تشخیص ماهیت تاریخی و فرهنگی آثار موضوع حمایت قانون، مغایر با اصل قانونی بودن جرائم و مجازات‌ها بوده و در واقع حق قانون‌گذاری را به یک مرجع اداری واگذار می‌کند که این امر علاوه بر مغایرت با اصل 71 قانون اساسی می‌تواند زمینه‌های سوء استفاده را نیز فراهم آورد.[5] بعد از بیان تعاریف، باید گفت تاکنون تعریف مشخصی از آثار فرهنگی- تاریخی ارایه نشده و مشخص نبودن مرزها و تفکیک نشدن آن نه تنها نوعی بلاتکلیفی را در نحوه نگهداری از آثار تاریخی ایجاد کرده است بلکه به نوعی روند قانون­گذاری در این زمینه را با مشکل مواجه کرده است. این موضوع باید به­عنوان یک اولویت مهم مد نظر قرار گیرد ایران یکی از ده کشور مهم دارای آثار تاریخی است، با توجه به خلأهای قانونی موجود در خصوص آثار تاریخی، مجلس به عنوان نهاد قانون­گذار باید نسبت به تدوین قوانین ویژه در خصوص تفکیک مالکیت­ها و همچنین قوانین باز دارنده سرقت آثار تاریخی اقدام کند. با توجه به گسترش حیطه اختیارات سازمان میراث فرهنگی و گردشگری این سازمان باید از امکانات موجود استفاده کرده و با ارائه تعریف روشن، مرز­های مبهم مالکیت آثار تاریخی را مشخص کند.

اموال تاریخی (Historical  properties)
«این اموال نشانگر وقوع وقایع تاریخی، تاریخ علوم و فنون، تاریخ نظامی و اجتماعی و همچنین زندگی رهبران و مشاهیر تاریخی، علمی، مذهبی، فرهنگی و هنری می­باشد».[1] بناها، مجموعه ها، اماکن و محوطه های تاریخی، نگاره ها، تندیس ها، پیکره ها و کتیبه ها و نقوش و آذین ها و هر عنصر تاریخی دیگر که به آثار متصل و یکصد سال و بیشتر از عمر آنها گذشته باشد.[2] فرهنگ لاروس نیز از اثر تاریخی تعریفی ارائه داده است: «اثر تاریخی به بنا و یا شی منقولی اطلاق می شود که به یک اجتماع یا فرد مخصوصی تعلق داشته و به خاطر ارزش تاریخی و یا هنری آن، به دنبال یک طبقه بندی اداری، جهت تامینِ حفاظتش تحت نظام قانونی قرار گیرد».[3] به نظر برخی از اساتید حقوق، آثار تاریخی، اشیاء و ابنیه ای هستند که به علت گذشت زمان طولانی بر آنها، یک قوم به آنها علاقه تاریخی پیدا کرده باشند.[4]

آثار تاریخی به دو گروه ملی و مذهبی تقسیم می­شوند:

«(الف) آثار مذهبی: به کلیه ابنیه و اشیایی اطلاق می شود که به جهت علایق دینی و اعتقادی ایجاد شده باشند. (ب) آثار ملی:به کلیه آثار صنعتی، ابنیه و اماکنی که تا پایان دوره زندیه در مملکت ایران احداث شده، اعم از منقول و غیر منقول اطلاق می­شود».[5]

اموال هنری (Artical Properties)
«به کلیه آثار هنری هنرمندان در رشته­ های مختلف هنرهای تجسمی اعم از هنرهای سنتی یا معاصر، ایرانی یا غیر ایرانی، گفته می شود که در تاریخ هنر، جزء آثار شاخص هنری محسوب می شوند یا نشانگر آغاز یا اوج سبک یا مکتب یا دوره هنری مشخص باشند».[6]

اموال مطالعاتی (Observational Properties)

«قطعه­ ای از یک اثر فرهنگی–  تاریخی یا هنری است که فاقد نقش کامل، خط و حیثیت مستقل فرهنگی بوده یا فاقد ارزش حفاظتی باشد و صرفاً از نظرتشخیص دوره تاریخی، جنس و ترکیب عناصر آن ارزش مطالعاتی داشته باشد».[7]

اموال تقلبی و جعلی
«به اموالی گفته می شود که با سوء نیت از روی یک اثر تاریخی– فرهنگی و هنری خاص تقلید یا با استفاده از نقوش، خطوط و اشکال فرهنگی– تاریخی در دوره معاصر ساخته شده است».[8]

مجموعه اموال فرهنگی- تاریخی یا هنری

«به اموالی اطلاق می شود که علاوه بر ارزش فرهنگی، تاریخی، هنری هر یک از آثار تشکیل دهنده آن، اجتماع آنها هویتی مستقل ایجاد و ارزش و حیثیتی مضاعف به وجود آورد».[9]

 

فرهنگی (Cultural)
دهخدا واژه فرهنگی را «پیشوند فر به معنی پیش + هنگ که از ریشه «ثنگ» اوستایی به معنی کشیدن. مطابق با (Educate) لاتین، به معنی کشیدن و تعلیم و تربیت است» ریشه­ یابی کرده است.[1] گرچه واژه‌نامه تخصصی در موضوع آثار ملی( فرهنگی و طبیعی) وجود ندارد و قوانین تدوین شده نیز، بدون توجه به لزوم وجود تعریفی جامع و هماهنگ در این بخش، تدوین شده‌اند، نبود توجه به این موضوع مهم سبب شده تا آثار ملی دایره محدودی پیدا کنند، به­ طوری که از میان آثار فرهنگی غیرمنقول فقط اشیای با قدمت بیش از صد سال، یعنی همان عتیقه اعم از زیر خاکی و… به عنوان آثار ملی شناخته شود. در صورتی که مطابق ماده 1 کنوانسیون مربوط به اتخاذ تدابیر لازم برای ممنوعیت و جلوگیری از ورود، صدور و انتقال غیرقانونی مالکیت اموال فرهنگی 1970.م، یونسکو، که ایران در سال 1353ه.ش به این معاهده ملحق شده و نیز قانون ثبت آثار ملی مصوب 1352ه.ش به روشنی آثار فرهنگی دارای ارزش و شئون ملی، بدون در نظر گرفتن قدمت زمانی ویژه برای آنها، جزو آثار ملی کشور محسوب می‌شوند. مثل کتب و اسناد خطی، تابلوهای نقاشی، ابزار و ادوات زندگی بزرگان، یادگارهای تحولات سیاسی، اجتماعی، علمی، اقتصادی و غیره که بتوانند در اعتلای فرهنگ کشور سهم و نقشی داشته باشند.
براساس نظر مرکز پژوهش‌های مجلس[2] انتخاب کلمه اثر درباره آثار ملی به جای کلماتی مانند اموال ملی موجه‌تر به نظر می‌رسد. به جای کلمه اموال در متن مقررات بین المللی یا قوانین دیگر کشورها «Goods» یا «Property» به کار می‌رود. این مفهوم با توجه به قوانین شرعی محدودیت‌هایی را ایجاد می‌کند. بدین معنا که کلمه «مال» یا «اموال» عبارت از آن چیزی است که دارای ارزش اقتصادی بوده و قابلیت تبدیل به پول را داشته باشد اما در فقه اسلامی مال لزوماً باید قابلیت تملک و تصاحب داشته باشد، از آنجا که اثری از گذشته فرهنگی یک ملت، نباید به راحتی در بازارهای جهانی نرخ گذاری و خرید و فروش ‌شود، بنابراین کاربرد کلمه مال می‌تواند مواردی از آثار ملی را بلا تکلیف گذارد. کلمه اثر می‌تواند اعم از مفهوم مال، ثروت و گنجینه باشد. علاوه بر این در بازبینی مفهوم آثار ملی، استفاده از کلمه مذکور به جای کلمه «اثر» پاسخگوی مفهوم این دسته از آثار نخواهد بود.[3]

فرهنگ  (Culture)
تعریف مفهوم فرهنگ به علت وسعت و گستردگی، کار ساده­ اى نیست. چرا که بیش از دویست و پنجاه تعریف را شامل می­شود. در این میان تنها به چند تعریف که از اهمیت بیشترى برخوردار است بسنده می کنیم. ادوارد تایلر[4] مردم ­شناس انگلیسی، «فرهنگ را مجموعه پیچیده ­اى می­داند که شامل مجموعه علوم و دانش­ ها، اعتقادات، هنرها، افکار و عقاید، صنایع، تکنیک، اخلاق، قوانین و مقررات، سخن، عادات و رسوم  و رفتار و ضوابطى است که انسان به عنوان عضو یک جامعه آن را از جامعه خود فرا می گیرد و در قبال آن تعهداتى به عهده دارد». ژان کازنو[5] « ثمره واقعى و قابل مشاهده کوشش انسان­ها در زندگى اجتماعى، فرهنگ نامیده می­شود».
رالف لینتون[6] انسانشناس آمریکائی، فرهنگ را اینطور تعریف می­کند:« فرهنگ ترکیبى از رفتار مکتسب است که به وسیله اعضاء جامعه معینى از نسلى به نسل دیگر منتقل می­شود و در میان افراد مشترک است».
از این رو می­توان فرهنگ را مجموعه ­ای از توانایی­ها، عادت­ها، جهان بینی­ ها، ارزش­های اخلاقی و اجتماعی، گرایش­های سیاسی و ملی و علایقی دانست که آدمی به عنوان یک عضو جامعه کسب کرده و موضع و رفتار فرد را نسبت به پدیده­ های اجتماعی و طبیعی تعیین می­کند.[7] به ­عبارت دیگر فرهنگ مجموعه ارزش­هاى مادى و معنوى است که توسط انسان­ها در طى تاریخ انسانى آفریده شده است. هر فرهنگى در هر دوره ­اى مبین میزان، سطح پیشرفت و ترقیات فنی، تجربیات تولیدى در کار، وضع آموزش و پرورش، علوم، ادبیات، هنر ها، آرمان­ها و نهادهاى اجتماعى معین از زندگى انسان­ها است و کلیه  این ساخته­ ها، پرداخته ­ها، اندوخته­ ها، آداب و رسوم، مقررات، عقاید، هنرها و دانستنی­ هاى عامه که از نسلى به نسل بعد منتقل می­شود. [8]

اموال فرهنگی-  تاریخی (عتیقه)
«به اموالی اطلاق می­شود که نشانگر تحول حیات و هویت فرهنگی– تاریخی یا وقوع وقایع تاریخی در ادوار یا دوره­ های خاص باشد و به­ نحوی از انحاء گوشه ­ای از حرکت تاریخی– فرهنگی انسان را در مقیاس ملی، منطقه­ ای یا بین المللی نشان دهد یا نشانگر ظهور حیات و انقراض تمدن های تاریخی بوده و از محوطه­ های باستانی واقع در خشکی یا بستر دریاها، در اثر حفاری علمی یا علل دیگر کشف شود.
تبصره – آثار دیرین­شناسی، شامل مجموعه­ ها و نمونه­ های نادر جانورشناسی، گیاه­شناسی، معدن شناسی، انسان­شناسی، بقایای نباتی و جانوری ماقبل تاریخ و ترکیبات نادر زمین شناسی در حکم اموال فرهنگی– تاریخی محسوب می­شود».[9] تبصره ماده (561) قانون مجازات اسلامی، تشخیص ماهیت تاریخی– فرهنگی بودن اشیاء را به عهده سازمان میراث فرهنگی کشور گذاشته است. بدیهی است این سازمان نیز باید برای احراز ماهیت تاریخی- فرهنگی به قوانین و مقررات مربوط مراجعه نماید. با بررسی مقررات مربوط چند ضابطه برای عتیقه بودن اشیا معرفی شده است :

1- ماده2 آیین­نامه مربوط به ورود و صدور اموال فرهنگی مصوب 28 مهر 1354ه.ش هیئت وزیران، «اشیای عتیقه ایرانی اشیایی است که در قانون حفظ آثار ملی و آیین‌نامه اجرایی آن و سایر مقررات مربوط به اشیای عتیقه و آثار ملی، مشخصات آنها تعیین شده است».

2- ماده3 لایحه قانونیِ جلوگیری از انجام اعمال حفاری­های غیر مجاز و کاوش به قصد به دست آوردن اشیای ‌عتیقه مصوب اردیبهشت 1358ه.ش، بر اساس این ماده، منظور از اشیای عتیقه اشیایی است که بر طبق ضوابط بین‌المللی یک‌صد سال یا بیشتر از تاریخ ایجاد یا ساخت آن گذشته باشد.

اموال فرهنگی( Cultural properties)
«به اموال منقولی اطلاق می­شود که نشانگر وجوه مختلف زندگی انسان در دوره متأخر تاریخی بوده و پژوهش در آنها موجب بازشناسی صورت تاریخی- فرهنگی زندگی جوامع انسانی می­شود، از قبیل آثار مردم نگاری، مردم شناسی، فرهنگ و هنر بومی، آرشیوهای صدا و تصویر و تمبر و امثال آن».[10] در ماده یک آیین نامه ورورد و صدور اموال فرهنگی مصوب 24/9/52 ه.ش آمده است: «از نظر این آیین نامه اموال فرهنگی عبارتند از: اشیاء عتیقه خارجی، آثار فرهنگی و آثار هنری».
همچنین در ماده53 پروتکل اول 1977.م الحاقی به کنوانسیون­ های ژنو 1949.م برای حمایت از قربانیان
مخاصمات مسلحانه بین المللی و غیر بین المللی ژنو،‌  صراحتاً، حمایت از میراث فرهنگی را در شرایط وقوع جنگ مسلحانه پیش بینی کرده و می‌توان معنای این اصطلاح را دریافت: «اشیا و اموال فرهنگی (از قبیل بناهای تاریخی، آثاری هنری، مکان‌های فرهنگی- تاریخی) را نباید برای اهداف نظامی به کار گرفت، (و) باید از آنها در برابر اعمال خصمانه حمایت به عمل آورد» و سرلشکر آنتونی پ. و. راجرز، از حقوقدانان اداره حقوقی ارتش بریتانیا (که پیش از بازنشستگی در سال 1997.م ریاست اداره حقوقی ارتش را بر عهده داشتند) و سرهنگ بلژیکی، پل مالرب (که مأموریت‌های متعددی از سوی سازمان ملل در مناطق جنگ‌زده و بحرانی جهان، به انجام رسانده) بیان داشته ­اند که: «اموال فرهنگی را نباید برای اهداف نظامی به کار گرفت و به همین جهت نیازی به حمله به آنها نیست؛ لذا برج کلیسا یا مناره‌های مساجد را نباید به عنوان پست دیده‌بانی نظامی، مورد استفاده قرار داد… حتی اگر اموال فرهنگی برای اهداف نظامی مورد استفاده قرار گرفته شده باشند، تصمیم برای حمله به دشمنی که از آنها استفاده می‌کند، نباید به‌طور سطحی اتخاذ شود؛ و برای به حداقل رساندن خطری که این اموال فرهنگی با آن مواجهند، باید برنامه مشخصی برای حمله تنظیم گردد». [11] اموال فرهنگی اموالی است منقول و عبارت است از اشیاء تاریخی (عتیقه) که واجد اطلاعات با ارزش تاریخی بوده و یکصد سال یا بیشتر از عمر آنها گذشته باشد ولو آنکه به لحاظ ارزش مالی، ناچیز جلوه کند و از شکل اولیه افتاده باشد، مانند اشیاء به دست آمده از حفاری­ها و هرشیء که اصطلاحاً به آن «زیر خاکی» می­گویند.
ماده 1کنوانسیون مربوط به اتخاذ تدابیر برای ممنوع کردن و جلوگیری از ورود و صدور و انتقال مالکیت غیر قانونی اموال فرهنگی مصوب 14 نوامبر 1970.م پاریس اموال فرهنگی را تعریف و احصاء نموده است: «منظور از اموال فرهنگی اموالی هستند اعم از مذهبی یا غیر مذهبی که به ­وسیله هر دولت، اهمیت آنها از نظر باستان شناسی ما قبل تاریخ، تاریخی، ادبی، هنری یا علمی مشخص شده و…» در ماده یک کنوانسیون حمایت از اموال فرهنگی در برابر صدمات ناشی از مخاصمات مسلحانه 1954.م لاهه، اموال فرهنگی این چنین تعریف شده است:

«الف- اموال منقول و غیر منقولی که برای فرهنگ ملل دارای اهمیت زیادی می­باشد، از قبیل آثار معماری- هنری یا تاریخی- مذهبی یا غیر مذهبی، مناظر باستانی مجموع ساختمان­هایی که از این حیث دارای ارزش تاریخی یا هنری می باشد. آثار هنری، نسخ خطی، کتب و سایر اشیاء که دارای ارزش هنری– تاریخی یا باستان­شناسی باشد و همچنین مجموعه­ های علمی ، مجموعه­ های مهمِ کتب و اسناد و نمونه­ های تقلیدی اموال مذکور در فوق.

ب- بناهایی که منظور اصلی و واقعی از آنها حفاظت و نمایش اموال منقول فرهنگی در بند (الف)می­باشد مانند موزه ­ها، کتابخانه­ های بزرگ، بایگانی ­ها و همچنین بنگاه­هایی که در صورت وقوع جنگ اموال منقول مذکوره در بند (الف) در آنجا نگاهداری می­شود.

ج- مراکزی که در آنجا تعداد قابل توجهی اموال فرهنگی مشروحه در بند (الف) و(ب) وجود دارد و مراکز آثار تاریخی گفته می­شود».

 

[1] – مجتبی ، انصاری ؛ حمید ، فرهمند بروجنی ،«سخنی درباره توسعه واژگان و اصطلاحات تخصصی در حوزه دانش محافظت از  آثار فرهنگی: برداشت ها و تعابیر متفاوت»، مرمت و پژوهش دو فصلنامه تخصصی مرمت اشیاء فرهنگی و بناها و بافت های تاریخی،تهران، سال اول، شماره اول،1386، صص3-16.

[2] – صمدی،پیشین،ص.131.

[3] – تارنما سازمان اسناد وکتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی،تاریخ مراجعه:دی ماه1387
www.portal.nlai.ir/daka

[4]-‌لوین، لید ،پرسش و پاسخ درباره حقوق بشر، ترجمه محمد جعفر پوینده، ص 144 در: نوری، سید مسعود،« حقوق فرهنگی و نجف »، فرهنگ و پژوهش ،شماره 159 ،17 شهریور  83 ،صص.3-5 .

[5] – تارنمای مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی،www.majlis.ir، تاریخ مراجعه:20/12/1387.

[1] ماده 1، پیشین.
[2] – علی محمد ، خلیلیان ،« اموال تاریخی و فرهنگی در گستره تاریخ ایران» فصلنامه میراث فرهنگی، شماره 16، پاییز و زمستان 75، ص 25.
[3]- خلیل ، جر ، فرهنگ لاروس، مترجم: حمید طبیبیان، جلد اول ،امیرکبیر، تهران ،1387،ص.38
[4] محمد جعفر ، جعفری لنگرودی ، ترمینولوژی حقوق، چاپ چهارم ،گنج دانش،  تهران ،1368، شماره 33 ،ص. 5.
[5] ماده 1 ، قانون راجع به حفظ آثار ملی ،مصوب 1309.
[6] – ماده 1، آیین نامه اموال فرهنگی،هنری و تاریخی نهادهای عمومی و دولتی، مصوب 1381.
[7] -همان.
[8]-همان.
[9] -.همان.

[1]- دهخدا، پیشین ،ص.17133.

[2] -سایت مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی ،تاریخ مراجعه 12/05/1388، www.majlis.ir

[3] – بی نا، «آثار ملی تعریف واحدی در قانون ندارد»، خبرگزاری میراث فرهنگی، تاریخ ثبت مطلب ۱۳۸۴/۲/۲۹،  www.chn.ir

[4]- E.B.Tylor

[5]- Jean Cazneve

[6]-Ralf Linton

[7]- حسین ، ابوترابیان ،« فرهنگ و فرهنگی»، گزارشنامه انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ، شماره4 ،سال 1374 ، ص4.

[8] – بی نا، «تعریف فرهنگ» ، سایت خبری آفتاب،  تاریخ مراجعه: 27 دی 1388، www.aftab.ir.

[9]- ماده 1،آیین­نامه اموال فرهنگی هنری تاریخی نهادهای عمومی و دولتی، مصوب1381.

[10]- پیشین.

[11]- سید مسعود ، نوری ،« حقوق فرهنگی و نجف»، فرهنگ و پژوهش ،شماره 159 ،17 شهریور 83  ،صص.3-5 .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *