دانلود الگوی توسعه مرکز- پیرامون و گسترش مشاغل کاذب در مناطق مرزی


چکیده:

روند توسعه اقتصادی بوسیله دو عامل اقتصادی و غیر اقتصادی انجام می­شود. از لحاظ اقتصادی توسعه بستگی به منابع طبیعی، منابع انسانی، سرمایه، خلاقیت و غیره دارد. اما توسعه اقتصادی بدون تغییر و تحول در عوامل غیراقتصادی نظیر سازماندهی اجتماعی، عدالت اجتماعی و مدیریت کارآمد ناممکن است. از طرفی دیگر توسعه وقتی واقعی است که تمام نقاط کشور از آن منتفع باشند. توسعه مرکز گرا که عدالت محیطی را به همراه ندارد، نمی تواند مصداقی درست از توسعه یافتگی باشد. عدم عدالت محیطی در توسعه بین مرکز و پیرامون باعث هدر رفتن نیروی انسانی و رشد و گسترش مشاغل کاذ می شود.  از این رو این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا می توان گسترش مشاغل کاذب از قبیل قاچاق مواد مخدر، کالا و انسان را در حاشیه مرزهای جمهوری اسلامی ایران را به عدم توسعه متوازن و پایدار نسبت داد؟ شواهد بیانگر این قضیه است که نه تنها عدم مدیریت درست و کارآمد باعث توسعه نامتوازن و ایجاد شکاف بین مرکز و حاشیه  کشور شده است، بلکه توسعه نیافتگی کل مناطق مرزی سبب پایین آمدن میزان بهره وری و غیر مولد بودن نیروی انسانی شده و در نهایت این مسئله باعث تولید و گسترش مشاغل کاذب در حاشیه مرزها شده است.

واژگان کلیدی: توسعه مرکز/پیرامون، مرزهای توسعه نیافته، مشاغل کاذب، عدالت محیطی، مدیریت توسعه

 

 

مقدمه:

شاید در نگاه اول به وضعیت اقتصادی کشورها بتوان گفت که کدام یک ثروتمند و کدام یک فقیر هستند؛ این در حالی است که به راحتی نمی­توان در مورد توسعه یافتگی و عدم توسعه کشورها قضاوت کرد، زیرا شاخص توان مالی که نشان دهنده میزان ثروت موجود در کشور است، نمی­تواند به تنهایی بیانگر توسعه یافتگی و یا توسعه نیافتگی کشورها باشد. از این نظر در تقسیم بندی دنیای کنونی به توسعه یافته و در حال توسعه، علاوه بر میزان ثروت پارامترهای دیگری نیز ملاک سنجش قرار می گیرد. «رشد اقتصادی به افزایش کمی و مداوم در تولید یا درآمد سرانه کشور از طریق ارتباط با افزایش در نیروی کار، مصرف، سرمایه و حجم تجارت اطلاق می شود. در حالی که توسعه اقتصادی مفهوم گسترده تری دارد. توسعه اقتصادی حاوی تغییرات کیفی در خواسته های اقتصادی، نوع تولید، انگیزه ها و سازمان تولید است… یک اقتصاد ممکن است رشد کند، بدون آنکه- به دلیل فقر عمومی، بیکاری فراوان و نابرابریهای اجتماعی- توسعه یابد» (قره باغی، 1386، 7). در واقع توسعه ارتباط تنگاتنگی با سایر عوامل کاربردی و کارکردی، از جمله سطح رفاه و میزان مشاغل و افراد شاغل به کار دارد. از این منظر چه بسا کشورهای ثروتمندی در جهان وجود داشته باشند که جزو کشورهای در حال توسعه و یا کمتر توسعه یافته قرار می­گیرند. و بالطبع درصد تولیدات صنعتی، بهره بری از تکنولوژی و فناوریهای نوین و مشاغل حقیقی در آنها از لحاظ میزان و مهارت در سطح بسیار پایینی قرار داشته گیرند.

بیان مسئله

روند توسعه اقتصادی به کمک دوعامل جداگانه ولی وابسته به هم شکل می­گیرد: عوامل اقتصادی و عوامل غیر اقتصادی. از لحاظ اقتصادی توسعه بستگی به منابع طبیعی، منابع انسانی، سرمایه، خلاقیت و غیره دارد. اما توسعه اقتصادی بدون تغییر و تحول در عوامل غیراقتصادی نظیر سازماندهی اجتماعی، عدالت اجتماعی و مدیریت کارآمد ناممکن است. «یکی از عناصر اصلی توسعه اقتصادی آن است که مردم کشور باید مشارکت کنندگان اصلی در فراگردی باشند که توسعه را بوجود می­آورد… مشارکت در فراگرد توسعه به معنای مشارکت در استفاده از منابع حاصل از توسعه و تولید آن منافع است. اگر رشد اقتصادی تنها به نفع اقلیت ثروتمندی اعم از داخلی یا خارجی باشد، نمی­توان آن را توسعه دانست» (آزاد، 1385، 35-34). از طرفی دیگر توسعه وقتی واقعی است که تمام نقاط کشور از آن منتفع باشند. توسعه مرکز گرا که عدالت محیطی را به همراه ندارد، نمی­تواند مصداقی درست از توسعه یافتگی باشد. در اغلب کشورهای در حال توسعه، مرکز حکومت و مرکز قدرت و منابع مالی با هم همپوشانی دارند و هر چقدر از مرکز به پیرامون حرکت کنیم، روند توسعه کندتر شده و دسترسی به شغل و درآمد مناسب مشکل­تر می­گردد. حال با توجه به این واقعیت این مسئله پیش می­آید که آیا می­توان گسترش مشاغل کاذب از قبیل قاچاق مواد مخدر، کالا و انسان  در حاشیه مرزهای جمهوری اسلامی ایران را به عدم توسعه متوازن و پایدار نسبت داد؟ در حقیقت بررسی تفاوت در شیوه زندگی و تفاوت ناشی از اختلافات آمایشی در نوع توسعه و سطح توسعه، و تاثیر آن بر نوع شغل و درآمد مسئله­ای است که این مقاله به آن پرداخته است.

این فایل ورد در 13 صفحه  به همراه پاورپوینت 11 اسلایدی به خدمتتون ارائه میشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *