آشنایی با پرسپکتیو


http://www.uplooder.net/img/image/51/cb40c2513cff38e1dbe7dd94983368cb/2_Point_Perspective_Drawing_by_SoulAura777.jpg

پرسپکتیو در عکاسی یعنی میزان فشردگی اشیاء در تصویر.به عبارت دیگر می توانیم بگویم پرسپکتیو یعنی اون چیزی که باعث می شود بیننده یک عکس دو بعدی بتواند یا نتواند حالت واقعی اشیاء رو در حالت سه بعدی تصور کند.

مثلا:

از گوشه یک سالن یک عکس میگیرید.اگر در عکس شما بیننده بتواند عمق سالن و اندازه اشیاء نسبت به هم رو درست تشخیص بدهد یعنی پرسپکتیو این عکس زیاد است.و بر عکس اگه نتواند یعنی پرسپکتیوش کم می باشد.

این قضیه هم در عکاسی و هم در فیلم برداری یکی از نکات اساسی برای جلب رضایت بیننده است.گاهی لازم است که بیننده  بتواند عمق فضا رو در تصویر مجسم کند.

حالا چطور می شود کنترلش کرد؟

1- فاصله با سوژه

اشتباهی که اکثر عکاس های آماتور انجام می دهند این است که فکر می کنند نزدیک شدن به سوژه و عکس گرفتن از آن با دور بودن از سوژه و جلو آوردن آن توسط لنز زوم یکی است.

در صورتی که اینطور نیست.اگه لنز در حالت نرمال باشد و به سوژه نزدیک بشویم و ازآن عکس بگیریم پرسپکتیو زیاده و اگه ازش دور باشیم و زوم کنیم پرسپکتیو کم میشود (با عمق میدان اشتباه گرفته نشود)

یعنی توی عکس اول نسبت اندازه اشیاء به همدیگر و فاصله آنها با هم واقعی است و بیننده متوجه اندازه های واقعی می شود ولی در عکس دوم اینطور نیست.اشیاء به هم نزدیک می شوند و اندازه‌ها هم همینطور.

2- تغییر فاصله کانونی

این یک طوری دقیقا مثل حالت بالاست.هرچه فاصله کانونی کمتر باشد پرسپکتیو بیشتر و هرچی این فاصله بیشتر باشد پرسپکتیو کمتر می شود.لنزهای با فاصله کانونی کم اشیاء نزدیک رو بزرگ و اشیاء دور را کوچیک نشان میدن.

3- دیافراگم

هرچی دیاف بسته تر باشه پرسپکتیو تصویر بیشتر می شود و بر عکس.

یک مورد دیگه استفاده تغییر وضعیت خطوط موازی است:

وقتی با یک لنز با فاصله کانونی کم از یک ساختمان بلند عکس می گیرید دیوارهای ساختمان در بالای برج به هم نزدیکتر از پایین برج هستند.حالا فاصله رو بیشتر کنید و از یه لنز با فاصله کانونی بیشتر استفاده کنید.دیوارها موازی و طبیعی تر دیده می شوند.

یا مثلا یک ریل قطار:

وسط ریل بنشینید و با یک لنز فاصله کانونی کم از انتهای ریل عکس بگیرید.دو خط کناری ریل با یه زاویه تند به هم میرسند.

حالا لنز را عوض کنید و فاصله کانونی رو زیاد کنید.هرچی فاصله کانونی رو بیشتر کنید این ریلها با زاویه کمتری به هم میرسند.

معماری و پرسپکتیو چیست؟

معماری تمرین هنرمندانه سرهم بندی کردن یک پلان از پیش معلوم نیست. طرحها با توجه به سه بعد، که موجودیتی ارگانیک دارند ، شکل می گیرند و منظره بنا به این ترتیب حاصل خواهد شد. با آن که همیشه این امکان وجود دارد که منظره آتی طرح تصادفی باشد. ولی من معتقدم که اگر اجزای پلان درست کنار هم چیده شوند و ابعاد هم واقعا درست باشند ، منظره زیبا خود به خود حاصل خواهد شد. وقتی کسی بنا بر ذوق و سلیقه خود طرح پرسپکتیو را بزند و بعد پلان را سر هم بندی بکند ، تا با آن جور دربیاید ، ساختمانی که میسازد لایق نام معماری نخواهد بود. حاصل اینگونه روش ها ، فقط نقاشی صحنه است. طرح پرسپکتیو شاید گواه خوبی کار باشد اما مایه پرورش آن نیست. در اینجاست که اصول زیبایی شناختی ، هویت و مجموعه ارزشهای ساختمانها را روشن میکند. معمار بیش از بقیه اعضای خانواده هنرهای زیبا مجبور است خود را انکار کند و وسوسه چاشنی زدن به کار و به اصطلاح دوست داشتنی کردن تک تک جزئیات ، همیشه وسوسه ای است بزرگ. اما باید در برابرش مقاومت کرد ، تا کل کار براستی گویای وظیفه نهایی آن باشد. اگر معمار بگذارد که هر یک از عناصر به طور انفرادی و به بهای از دست رفتن آرامش و سکون نهایی قد بر افرازد و جلوه بفروشد ، در واقع در امانت خیانت کرده است ، چرا که هر ساختمانی ، زمینه یا چارچوب زندگی انسان در میان دیوارهای آن است و از بیرون نیز طبیعت شکوفان را جلوه میدهد . عالیترین وظیفه یک ساختمان باید ارتباط با زندگی انسان در درون و شکوفایی طبیعت در بیرون باشد و ایجاد و حفظ هماهنگی و همنوایی راستین میان آنها ، که باعث میشود ساختمان به این ترتیب ، به ماُمنی مطمئن برای زندگی بدل شود. بنابراین معماری ، کاملترین شکل متعارف کردن است و پس از موسیقی ذهنی ترین هنرهاست. محدودیتهای یک هنرمند بهترین دوستان او هستند . هیچ کاری مهمتر از این پیش روی معمار قرار ندارد که از این ابزار معمول تمدن به بهترین نحوی سود ببرد . و در خاتمه اینکه معماری میتواند لایق مقام رفیع خود یعنی هنری از هنرهای زیبا باشد و معماری میتواند تعهدی را که در برابر مردم تقبل کرده است ، اجرا کند ، تعهدی که طبیعت حرفه خود را بر دوش او گذاشته است.

پرسپکتیو (( یا به گفته فرهنگستان زبان فارسی : مناظر و مرایا ))

به دلیل خطای باصره و تصورات ذهنی  احجام به جهت دوری و نزدیکی نسبت به ما دچار تغییر شکل ظاهری می شوند. این گونه تغییرات اساس پرسپکتیو رو تشکیل می دهند.

طراحی پرسپکتیو اساسا شکل ظاهری و نحوه دیدن اشیا سه بعدی و بهترین راه نشون دادن اونها روی صفحه دو بعدی کاغذ یا بوم نقاشی رو مورد بررسی قرار می ده.

اگه یه مکعب رو روبروی خودمون طوری قرار بدیم که دقیقا یکی از اضلاع اون مقابل چشمامون باشه در این حالت اضلاعش دو به دو با هم موازی هستند. و چون از روبرو نگاه می کنیم وجه های دیگه مکعب رو نمی بینیم .

اگر در نقطه برخورد نگاه با سطح یه خط افقی بکشیم اصطلاحا به اون خط << خط افق >> گفته میشه.

اگر مکعب رو کمی پایین بیاریم و از همون نقطه قبلی نگاه کنیم در این حالت زاویه دید تغییر می کنه و مقداری از سطح بالایی مکعب هم دیده می شه که یالهای اون موازی نخواهند بود. اگر امتداد این یالها رو روی کاغذ بکشیم در یک نقطه همدیگر رو قطع می کنند که این نقطه  اصطلاحا << نقطه گریز >>  گفته می شه.

اگر نقطه گریز دقیقا روبروی نگاه ما باشه شکل به دست اومده رو << پرسپکتیو مرکزی>> و در غیر این صورت << پرسپکتیو زاویه ای >> می نامند.

پرسپکتیو یا علم مناظر و مرایا، بهترین راه نشان دادن اشیاى سه بعدى بر روى صفحه (دو بعدى) مسطح است.» حال به رابطه ایدئولوژیک نوعى از پرسپکتیو، موسوم به «پرسپکتیو ثابت یا مستقیم الخط» و «فیزیک کلاسیک» توجه کنیم؛

«فیزیک کلاسیک» اشیاى موجود در فضا را به طور سه بعدى و در موقعیت هاى متغیر در توالى زمان مطلق شرح مى داد. پرسپکتیو ثابت یا مستقیم الخط نیز، تصویر اشیا یا موجودات را به تناسب فاصله آنها با چشم ناظر، مى سنجید. اشیا هرچه از چشم دورتر باشند، کوچکتر و هرچه به چشم نزدیکتر باشند بزرگتر دیده مى شوند. در این نوع از پرسپکتیو تنها یک وجه از وجوه لایتناهى طبیعت دیده مى شود. این اندیشه با برداشت فیزیک کلاسیک مطابقت داشت.

در زمانه اى که مدیوم بصرى بشر، یعنى هنر نقاشى با معیار «پرسپکتیو ثابت» سازماندهى مى شد و «کوپرنیک» خورشید را مرکز جهان مى پنداشت، زیبایى شناسى حاکم تحت تأثیر اندیشه «فیثاغورث» دایره را «شکل کامل » مى دانست. براساس این اندیشه، یک جسم کامل باید بر یک مدار کامل حرکت کند (اجرام سماوى بر روى دایره مى گشتند). زیبایى شناسى هرعصرى، تحت تأثیر درک علمى آن عصر است.

اما «پرسپکتیو ثابت» و «فیزیک کلاسیک» با کشف قوانین سه گانه حرکت سیارات، توسط «کپلر » دچار تزلزل شد. قانون اول «کپلر » بر آن است که سیارات روى مدارهاى بیضوى حرکت مى کنند و خورشید در یکى از کانونهاى آنها واقع شده است. قانون اول کپلر، به آزاد ساختن اندیشه، از کمند ایستاى سنت ها یارى مى رساند. اندیشه جزمى در حال ترک خوردن بود، شرایط براى ظهور «گالیله» آماده مى شد. گالیله به نقش مهم «شتاب » در «دینامیک » پى برد. در گذشته ها تصور مى کردند که حرکت «اجسام سماوى» دایره،و حرکت «اجسام زمینى» خط مستقیم یا پرسپکتیو مستقیم الخط است . اندیشه بشرى ، کم کم ویژگى داینامیک و پرتحرک خود را پیدا مى کرد و در عرصه هنر نیز ، «پرسپکتیو ثابت» بى اعتبار مى شد. با بى اعتبارى پرسپکتیو ثابت، خط ها و رنگها و سطح ها تولد دیگرى پیدا کردند.

پرسپکتیو یک نقطه اى

در حالتى که پرده تصویر با دو دسته از یالهاى جسمى که داراى سه دسته یالهاى عمود بر هم اند موازى باشد, پرسپکتیوى که از جسم مذکور بر روى پرده تصویر خواهیم داشت پرسپکتیو یک نقطه اى خواهد بود.

پرسپکتیو هاى یک نقطه اى براى نشان دادن فضاهاى داخلى , برخى صحنه هاى خیابان و طرحهایى که داراى تقسیمهاى مساوى (مدوله) مى باشد استفاده مى شود, ترسیم این گونه پرسپکتیو ها آسان است.

انواع پرسپکتیو

نظر به آن که اغلب اجسامى که با آنها سروکار داریم(در طرح و ترسیم معمارى) داراى یالهاى موازى و عمود بر هم هستند لذا با توجه به فرم قرار گرفتن یالهاى یک جسم در وراى صفحه تصویر, نسبت به این صفحه سه حالت خاص براى تصویر پرسپکتیو اجسام بر روى پرده تصویر به وجود مى آید.

الف- پرسپکتیو یک نقطه اى . ب- پرسپکتیو دو نقطه اى. ج-پرسپکتیو سه نقطه اى.

پرسپکتیو مرکزی (perspective)

در پرسپکتیو مرکزى از یک نقطه به نام مرکز (مرکز دید) نگاه مى کنیم و آنچه را که دیده مى‌شود روى پرده تصویر که ممکن است در پشت و یا جلوى جسم قرار داشته باشد, تصویر مى کنیم. واضح است که در این نوع پرسپکتیو شعاعهاى مصور با هم موازى نبوده و در همان مرکز دید با یکدیگر متقاربند. این نوع پرسپکتیو بیشتر در ترسیم نقشه هاى ساختمانى به کار برده مى شود. در ترسیم پرسپکتیو , بر روى یک سطح مسطح حقیقى جوانب مختلف فرم را آن طور که دیده مى شود ترسیم مى کنیم. به عبارت دیگر یک پرسپکتیو صحیح تصویر سه بعدى ظاهر (آنچه ما مى بینیم) یک جسم آن طور که در حقیقت وجود داردمى باشد و تنها تصویرى است که چشم انسان آن را به عنوان واقعیت قبول مى کند و احساسات انسانى مى تواند بر آن قضاوت نماید,هر چه ما یک شیئى را بیشتر(یا بهتر) درک نماییم , ترسیم پرسپکتیو آن آسانترخواهد بود.

آشنایی با پرسپکتیو در نقاشی

پرسپکتیو یعنی علم طراحی شکل ظاهری اشیاء و نحوه دیدن حجم های سه بعدی و ترسیم آنها برروی سطح دو بعدی قوانین پرسپکتیو امکان نمایش عمق و بعد سوم را بر روی صفحه فراهم می کند.

با تغییروتبدیل خطوط وبا حالتهایی که سایه روشن ایجاد می کند. عمق کاذب و بعد مجازی ایجاد می شود که عامل انحراف دید چشم محسوب می شود وچون چشم مدام در حرکت است هما هنگ با دگرگونی زمان و مکان دریافت های تازه تصویری را بصورت پیوسته ادراک می کند. در حالتیکه تصویر اشیاء که با قوانین پرسپکتیو بوجود می آ ید تنها نمایش لحظات زمان است که بصورت ثابت و ساکن ایجاد شده است.در عالم طبیعت (فضای سه بعدی), هر چه به چشم بیننده نزدیکتر باشد بزرگتر(پلان جلوه), و هرچه دورتر باشد کوچکتر(پلان عقب) دیده می شود. بدین ترتیب اشیاء مثل تیر چراغ برق ویا ریل قطار که در فواصل مختلف نسبت به بیننده قرار دارند بحالت بزرگتر (اشیاء نزدیک به بیننده) و کوچکتر( اشیاء دور نسبت به بیننده) رؤیت می شوند. نمایش این حالت بر روی سطح, مستلزم رعایت اصول پرسپکتیو است.

اشیایی که ساختمان شکلی آنها از خطوط موازی تشکیل شده است هنگامی که به حالت مایل یا کاملاً در جهت مقابل چشم قرار گیرند فاصله خطوط موازی آن در فاصله دورتر بهم نزدیک می شود ودر صورتیکه به عمق (نقطه گریز در روی افق) ادامه یابد بهم مرسد. بهمین جهت هر قدر فواصل دورتر باشد اندازها نیزکوچکتر خواهد شد.

موقعیت فضایی اشیاء و اجسام طبیعی در اثر مقایسه و چگونگی قرار گرفتن آنها در جلووعقب یکدیگر سنجیده می شود و در نتیجه عمق و فاصل اشیاء مشخص می گردد. با ترسیم عناصرشکلی بر روی سطح به حالتی که شکل ها در جلو و عقب یکدیگر قرار گرفته اند, موقعیت فضایی تصاویر برروی سطح مشخص می شود.

چگونه یک پرسپکتیو رسم کنیم ؟

سه نما:

 

برای شناخت کامل یک حجم باید سه نمای آنرا داشته باشیم (مشخصات کامل اندازه، حجم، ارتفاع، ضخامت).سه نما= ۱- نمای جلو (نمای مقابل) ۲- نمای سر (نمای بالا) ۳- نمای پهلو (جانبی).

نمای جلو:

نمای اصلی یک حجم.

نمای پهلو یا جانبی:

چنانچه حجم را در حالی که نمای جلوی آن دیده میشود ۹۰ درجه بگردانیم نمای سمت چپ حجم را خواهیم دید که این نما ارتفاع، ضخامت مکعب مستطیل را به ما نشان میدهد.

نمای سر (بالا – افقی)

چنانچه مکعب مستطیل را در حالی که نمای جلوی آن دیده میشود ۹۰ درجه به سمت پائین بچرخانیم نمای بالای آن دیده میشود که این نما نیز عرض و ضخامت حجم را نشان میدهد ( بنابراین با ترسیم سه نما اندازه اصلی یک حجم بدست می آید).

پرسپکتیو

خصوصیات هر پرسپکتیو:

۱- فاصله                           ۲- زاویه دین              ۳- ارتفاع ناظر

سه بعدی

– تصاویر مجسم و موازی شامل قائم، مایل (ابلیک) که قائم شامل ایزومتریک و دیمتریک.

– تصاویر مجسم مرکزی (پرسپکتیو)

ایزومتریک:

رسم ایزومتریک براساس اصول سه محورOx,Oy.Oz   میباشد. در این حالت دو محور Ox.Oy با خط افق زاویه ۳۰ درجه و محور Oz عمود بر خط افق در نقطه O رسم میگردد. اندازه این نوع تصاویر تصویر مجسم با مقیاس ۱:۱ میباشد.

لازم به توضیح است که طول هر خط در تصاویر ایزومتریک بر روی سه محور به اندازه ۸۲/۰ طول واقعی میباشد.در واقع ترسیم اضلاع تحت قاعده ایزومتریک به اندازه ۱۸% از اندازه اصلی بزرگتر رسم میشوند و آن بدلیل سهولت در امر نقشه کشی میباشد.

دیمتریک:

ترسیم دیمتریک نیز بر اساس رسم سه محور کمکیOz,Oy,Ox بوده ، معمولاً محور Oy تحت زاویه حقیقی ۲۵ً و ۴۱ درجه قابل ترسیم است که با تقریب اضافی اندازه آن بر ۴۲ درجه انتخاب میگردد. محور Ox تحت زاویه ۷ درجه واقع شده به اندازه طول هر خط بر روی محور Ox,Oz  برابر با ۹۴/۰  طول حقیقی و اندازه خط روی محور Oy به انداز ۴۷% طول واقعی میباشد.بر روی محور Oy به اندازه ۲/۱ طول حقیقی و دو اندازه دیگر و برابر طول حقیقی ترسی میگردد که به اندازه ۶% از اندازه واقعی بزرگتر است.

رسم زاویه های ۷ درجه و ۴۲ درجه در تصویر دیمتریک:

اول خطی را رسم کرده و آنرا به ۷ قسمت مساوی تقسیم، اولین قسمت را امتداد میدهیم به طرف محور x و زاویه بوجود آمده از این امتداد تقریباً ۷ درجه میباشد. و در آن سمت هفتمین قسمت از خط تقسیم شده برابر ۴۲ درجه میباشد. (البته این زاویه ها به صورت تناسبی بوده)

نحوه ترسیم دایره در پرسپکتیو

در مرحله اول دایره را در یک مربع محیط میکنیم و در مرحله بعد مربع را رسم کرده و بعد از رسم مربع دو عمود اخراج میکنیم از چهار گوشه مربع و همچنین از تلاقی این عمود ها دو نقطه بوجود می آید که با مرکزیت هریک از این دونقطه شعاعی رسم میگردد که با رسم این دو نیم دایره یک بیضی بوجود میآید که (دایره در پرسپکتیو تبدیل به بیضی میشود).

مایل (ابلیک):

که شامل کاوالیر ، جنرال، کابینت، پلان ابلیک، نما ابلیک که هریک از اینها را با رسم شکل نشان میدهیم.

۱-  کاوالیر: تمام اندازه ها حقیقی .

۲- جنرال: هر سه ضلع اندازه ۳/۲ یا ۴/۳ کوچکتر میشود.

کابینت: تمام اندازه ها نصف میشود.

۳- پلان ابلیک: اندازه ها حقیقی که به دوصورت دو زاویه ۴۵ درجه و دیگری بصورت یک زاویه ۳۰درجه و یک زاویه ۶۰ درجه میباشد.

۴-  نما ابلیک: خط Y 2/1 اندازه حقیقی.

چند اصطلاح:

Station Point = SP                نقطه دید

E  =(eye)                               چشم

Graund line = G L               خط زمین

Pletute Plane = PP               صفحه مجازی

Horizoh line = HL                خط افق

خط افق= خطی که آسمان را به زمین می دوزد.

نکته: اگر صفحه تصویر بین شکل و ناظر باشد هر چه به ناظر نزدکتر شود تصویر کوچکتر و اگر این صفحه پشت ناظر قرارگیرد تصویر بزرگتر میگردد.

برای ترسیم یک پرسپکتیو:

۱-  صفحه تصویر و خط افق و خط زمین را ترسیم میکنیم.

نکته: فاصله خط زمین و خط افق همان ارتفاع ناظر میباشد. H

2-  اکنون نقطه مرکز دید را (E) در جایی نزدیک به صفحه تصویر ترسیم مینمائیم. با در نظر گرفتن این موضوع که هرچه نقطه دید به تصویر نزدیکتر باشد پرسپکتیو بزرگتر میشود و بلعکس.

۳-  با توجه به زوایای دید مناسب برای دیدن یک شی زاویه های ۶۰ و ۳۰ درجه از نقطه دید ترسیم کرده تا صفحه تصویر را قطع کند از این نقطه عمودی بر خط افق رسم میکنیم تا خط افق را در نقاط VP1,VP2 قطع کند.

۴-  سپس برای بدست آوردن ارتفاع یکی از اضلاع موازی مخروط را (که ضلع موازی مخروط ۳۰درجه پیشنهاد میشود) را امتداد داده تا صفحه تصویر را در نقطه H قطع کند. نقطه H نیم خطی بر صفحه تصویر رسم میکند که این نیم خط را محل تقاطع نیم خط H, HB` با خط زمین (GL) نقطه صفر ما محسوب میگردد که این نقطه راO نامگذاری میکنیم  از نقطه O به میزان ارتفاع شکل جدا کرده و آن را H محسوب میکنیم.

اکنون برای بدست آوردن پرسپکتیو چهار ضلعی A,B,C,D به ترتیب زیر عمل میکنیم.

از نقطه E  (نقطه مرکز دید) به هریک از رئوس A,B,C,D وصل کرد و امتداد داده  تا صفحه تصویر را در نقطه A1,B1,C1,D1 قطع کنید. از هریک از این نقاط عمودی بر صفحه  تصویر رسم میکنیم و آنها را به ترتیب A0,B0,C0,D0 مینامیم، با در نظر گرفتن اینکه نزدیک رأس به ما نقطه A میباشد از Vp1 به نقطه Oوصل کرده تا خطوط A0, B0 را در نقاط A`,B` قطع نمائیم خط A`B` پرسپکتیو AB میباشد سپس از A` به Vp2 وصل کرده تا خط D0 را در نقطه D` قطع نماید از نقطه D` به Vp1وصل نمایم تا خط CO را در نقطه C` قطع نماید اکنون میتوانیم با وصل کردن نقاط B`,C` به یکدیگر چهارضلعی A`,B`,C`,D` را بدست آوریم.

برای رسم ارتفاع این حجم

از Vp1 به H وصل مینمائیم وآن را امتداد می دهیم تا A0 , B0در نقاطA`B`قطع نماید ادامه ترسیم همچون مرحله پیش میباشد.

۱-   پس از پاک نمودن خطوط اضافه ونیز خطوط ندید(برای نشان دادن خط ندید هم میتوان از خط چین استفاده نمود)هال پس از پاک کردن خطوط ندید مکعب A`,B`,C`,D` – A”,B”,C”,D”نمایان میشود.

۲-   توصیه>مخروط دید را ۳۰و۶۰درجه ترسیم کنید.

ترسیم پرسپکتیو به گونه ای که به جای سقف کف دیده شود:

۳-   همانند تمرین قبل این کار را نجام می دهیم تا جایی که ارتفاع را بدست می آوریم وبه جای اینکه از روی خط اچ ال جدا کرده و به بالا می بریم هال ادامه مراحل همانند تمرین قبل است.

پرسپکتیو۱نقطه ای:

همانند قبل خطوط زمین و افق وصفحه تصویر را رسم میکنیم ولی خروط دید را ۴۵درجه رسم میکنیم ونقطه گریز را عمودی رسم می کنیم از نقطه دید ناظر خط HL را قطع کند(Vp)بعد برای بدست آوردن ارتفاع ضلع بالایی را امتداد می دهیم تا روی خط زمین مستطیلی درست شود بعد از نقطهE  مانند حالت قبلی به نقاط مستطیلی وصل کرده و عمودی اخراج می کنیم سپس از نقطه Vp به A1 وبعد به سمت B1 وصل می کنیم به طوری که ارتفاع را درصفحه (روی خط زمین قطع کند)

سپس از نقطهVpدوباره بهA1,B1وصل می کنیم این بار از روی ارتفاع وصل می کنیم.

پرسپکتیو یک نقطه ای(شیوه دوم)

 

 

طریقه ترسیم دایره در پرسپکتیو۳۰و۶۰درجه:

همانند گذشته بعد از ترسیم مخروط دید وقرا دادن دایره در آن دایره را در مربعی محاط کرده به طوری که دایره بر روی وسط هر ضلع مربع با مربع نقطه تقاطعی ایجاد کند

هال از نقطه دید به هر یک از این نقطه تقاطع خطی رسم کرده و امتداد می دهیم تا به خط زمین برسد.هال از امتداد این ۴خط به صورت قائم چهار گوشه دایره به دست می آید که همانند قبل که گفته شد دایره در پرسپکتیو به صورت بیضی نشان داده می شود.

نکته:برای ترسیم دایره بهتر است که دایره دورتر از نقطه دید باشد تا دایره پرسپکتیو جالب تری به تصویر کشیده شود.

طریقه ترسیم گنبد در پرسپکتیو۳۰و۶۰درجه:

همانند ترسیم دایره است فقط با فرق اینکه به این دایره نیز ارتفاعی داده می شود.

طریقه کشیدن پنجره در پرسپکتیو ۳۰ و ۶۰ درجه:

برای این کار همانند گذشته مخروط دید را رسم کرده، حال پلان را در آن قرار میدهیم که خطی از پلان موازی با ۳۰ درجه و خطی دیگر موازی با ۶۰ درجه همانند قبل خطوطی را از نقطه دید به تمام گوشه های اضلاع رسم کرده تا خط تصویر امتداد میدهیم حال از اینها عمودهای اخراج میکنیم مانند تمرین گذشته. از پنجره ای در پلان بود خطوط را اخراج کردیم و با امتداد این خطوط و جدا کردن ارتفاع از زمین که ارتفاع پنجره از زمین محسوب میشود و با کم کردن ارتفاعی از سقف کف و سقف پنجره بدست میآید حال پنجره را در پرسپکتیو مشاهده میکنید البته با دیدن ضخامت دیوار این پنجره یا این شکل به صورت جزابتری مشاهده میشود.

طریقه کشیدن قوس در پرسپکتیو ۳۰ و ۶۰ درجه:

برای این کار همانند گذشته مخروط دید را رسم کرده، حال پلان را در آن قرار میدهیم که خطی از پلان موازی با ۳۰ درجه و خطی دیگر موازی با ۶۰ درجه همانند قبل خطوطی را از نقطه دید به تمام گوشه های اضلاع رسم کرده تا خط تصویر امتداد میدهیم حال از اینها عمودهای اخراج میکنیم مانند تمرین گذشته. که فقط برروی قوسی که در پلان مشاهده میشود نقطه ای مگذاریم و آنرا هم امتداد میدهیم که این نقطه در پرسپکتیو همان نقطه اوج قوس میباشد این کار همانند کشیدن پنجره است که ارتفاع آن تا سطح زمین و ارتفاع آن تا سقف را جدا میکنیم و از گوشه ها به نقطه اوج قوس وصل میکنیم بصورت نیم دایره حال قوس ما کامل است

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *